اشرف جهانگیراَشْرَفِ جَهانْگیر، فرزند ابراهیم سمنانی، از عرفای ایرانی تبار شبه قاره است. ۱ - تولدوی در میان سالهای ۷۰۹-۷۱۲ق/ ۱۳۰۹-۱۳۱۲م در سمنان متولد شد. [۱]
وحید اشرف، حیات سیداشرف جهانگیر سمنانی، ج۱، ص۲۸، لکهنو، ۱۹۷۵م.
۲ - والدینپدرش ابراهیم حکومت سمنان را داشت و مادرش خدیجه بیگم از اولاد خواجه احمد یسوی بود. [۲]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۳۸۷، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۳]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۹۰، دهلی، ۱۲۹۷ق.
او در ۷ سالگی قرآن را با ۷ قرائت حفظ کرد و تا ۱۴ سالگی به تحصیل علوم متعارف زمان خود پرداخت و در ۱۵ سالگی پس از درگذشت پدرش به جای او به امارت سمنان نشست. [۴]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۹۰ -۹۱، دهلی، ۱۲۹۷ق.
۳ - سیر و سلوکاشرف در ایام حکومت به سیر و سلوک در عوالم معنوی و مطالعه کتابهای عرفانی رغبت نشان میداد و با مشایخ صوفیه نشست و برخاست و مصاحبت داشت. [۵]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۹۲، دهلی، ۱۲۹۷ق.
او ۱۰ سال حکومت کرد، ولی در ۲۵ سالگی در پی رؤیایی به سوی زندگانی صوفیانه و سیر و سلوک کشیده شد و حکومت را به برادر خود سلطان محمد واگذاشت و رهسپار هندوستان شد. شیخ علاءالدولة سمنانی که از نزدیکان او بود، تا چند منزل وی را همراهی کرد. [۶]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۸۷، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۷]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۹۲ -۹۳، دهلی، ۱۲۹۷ق.
۴ - سفر به اوچاشرف از راه بخارا و سمرقند به شهر اوچ رفت و در آنجا به خدمت جلالالدین حسین بخاری معروف به مخدوم جهانیان جهانگشت (د ۷۸۵ق/ ۱۳۸۳م) رسید. جلالالدین با نیکی و محبت از او استقبال کرد. [۸]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۹۴، دهلی، ۱۲۹۷ق.
اشرف از آنجا راهی پندوه، از شهرهای بنگال، شد و به خدمت علاءالدین عمر بن اسعد بنگالی (د ۸۰۰ق/ ۱۳۹۸م) رسید و دست ارادت به او داد. وی ۱۲ سال در خدمت علاءالدین طی طریق سلوک کرد و از او لقب «جهانگیر» گرفت. [۹]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۹۴ - ۹۹، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۱۰]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۳۷۲-۳۷۳، لکهنو، ۱۸۷۳م.
علاءالدین، اشرف را مأمور ارشاد در جونپور کرد. او از بنگال بدان ناحیه رفت و پس از چندی که در ظفرآباد ماند، محلی به نام بهدوند را که امروزه رسولپور کچهوچهه نامیده میشود، برای اقامت برگزید. [۱۱]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۱، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۱۲]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۱۰۶، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۱۳]
وحید اشرف، حیات سیداشرف جهانگیر سمنانی، ص۷۸،لکهنو، ۱۹۷۵م.
۵ - سفر به هندوستاناشرف جهانگیر پس از مدتی باز به سیر و سفر پرداخت و ۳۰ سال در هندوستان و سرزمینهای همجوار مسافرت کرد. [۱۴]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۲۸۹، دهلی، ۱۲۹۷ق.
سبب سفرهای بسیار او شاید این باشد که در نظر او «کسی که مشایخ بسیار را دیده باشد، فضل دارد بر کسی که مشایخ اندک را دیده است» [۱۵]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۲۲، دهلی، ۱۲۹۷ق.
و نیز گفته است که «این فقیر را از ۱۱۴ مشایخ نعمت رسیده است و به هر کسی از این طایفه که نزدیک و دور شنیده، صحبت ورزیده، و از بصر و بصیرت لقای ایشان دیده...». [۱۶]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۳۲۷، دهلی، ۱۲۹۷ق.
وی به شهرهای ماوراءالنهر، فارس، عراق، روم، شام، فلسطین و ترکستان سفر کرد و با مشایخی چون امام عبدالله یافعی، شیخ قثم، خلیل اتا، بهاءالدین نقشبند، سیدعلی همدانی، کبیرالدین فرزند فخرالدین عراقی، پسر سلطان ولد ملاقات کرد. گزارش این دیدارها در لطائف اشرفی [۱۷]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۲۰، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۱۸]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۵۴، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۱۹]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۱۰۹، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۲۰]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۳۰۳، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۲۱]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۲۶، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۲۲]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۳۱، دهلی، ۱۲۹۷ق.
آمده است. بنابر روایتی هنگامی که اشرف جهانگیر به شیراز رسید، با حافظ نیز ملاقات کرد و مدتی با او مصاحبت داشت. [۲۳]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۸۱، دهلی، ۱۲۹۷ق.
اشرف جهانگیر با آنکه از مشایخ طریقتهای متعدد بهرههای معنوی برده بود، خود را پرورده طریقه چشتیه میدانست. [۲۴]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۳۵۴، دهلی، ۱۲۹۷ق.
۶ - وفاتیمنی تاریخ وفات اشرف جهانگیر را ۲۸ محرم ۷۹۸ق/ ۱۰ نوامبر ۱۳۹۵م ذکر کرده است، [۲۵]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۴۰۷، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۲۶]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۴۱۰، دهلی، ۱۲۹۷ق.
اما با توجه به اینکه جانشین وی عبدالرزاق نورالعین ۴۰ سال خلافت داشت و در ۸۴۸ق/ ۱۴۴۴م درگذشت، [۲۷]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴، دهلی، ۱۲۹۷ق.
تاریخ وفات وی باید در حدود سال ۸۰۸ق/ ۱۴۰۵م بوده باشد؛ چنانکه برخی منابع دیگر نیز وفات او را در ۲۷ یا ۲۸ محرم ۸۰۸ ضبط کردهاند [۲۸]
عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ج۱، ص۱۰۵۹، ترجمه چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
[۲۹]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۳۷۷، لکهنو، ۱۸۷۳م.
اما وحید اشرف درگذشت او را در میانسالهای ۸۲۹ -۸۳۲ق/ ۱۴۲۶- ۱۴۲۹م میداند. [۳۰]
وحید اشرف، حیات سیداشرف جهانگیر سمنانی، ص۲۸، لکهنو، ۱۹۷۵م.
اشرف جهانگیر در همان قریه کچهوچهه به خاک سپرده شد و مرقد او زیارتگاه مردم است. [۳۱]
عبدالحق محدث دهلوی، اخبار الاخیار فی اسرار الابرار، ج۱، ص۱۷۲، دیوبند، ۱۳۳۲ق.
[۳۲]
عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ج۱، ص۱۰۶۰، ترجمه چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق.
[۳۳]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۳۷۷، لکهنو، ۱۸۷۳م.
از خلفای جهانگیر، شمسالدین اودهی، کبیر عباسی و عثمان بن خضر را نام بردهاند، [۳۴]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۳۹۸-۴۱۲، دهلی، ۱۲۹۷ق.
اما مهمترین ایشان عبدالرزاق نورالعین بغدادی است که جانشین او شد. [۳۵]
فخرالدین اشرفی دهلوی، «کوایف اشرفی»، ج۲، ص۴۱۳، همراه لطائف اشرفی (نک: هم، یمنی).
۷ - آثارسید عبدالرزاق نورالعین با بیانی مبالغه آمیز مینویسد که «آن مقدار تصنیفات عجایب و تألیفات غرایب از حضرت قدوة الکبری سر بر زده، معلوم نیست که در عرصه روزگار از هیچ عالمی... صادر شده باشد». [۳۶]
وحید اشرف، حیات سیداشرف جهانگیر سمنانی، ج۱، ص۲۰۷، لکهنو، ۱۹۷۵م.
نام ۳۰ اثر او در دست است [۳۷]
وحید اشرف، حیات سیداشرف جهانگیر سمنانی، ج۱، ص۲۰۷- ۲۰۹، لکهنو، ۱۹۷۵م.
که از آن میان فقط مجموعه مکاتبات و چند رساله محفوظ مانده است. چنانکه از لطائف اشرفی بر میآید، [۳۸]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۱۷، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۳۹]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۱۰۶، دهلی، ۱۲۹۷ق.
[۴۰]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۲۱۳، دهلی، ۱۲۹۷ق.
سید اشرف چند اثر مستقل داشته که از جمله آنهاست: رسالههای بشارت الاخوان، ارشاد الاخوان، فوائد الاشرف، اشرف الفوائد، رساله در بحث وحدت وجود، و رساله غوثیه. در پایان لطائف، رسالههای «حجة الذاکرین»، [۴۱]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۴۲۵، دهلی، ۱۲۹۷ق.
معروف به «نصیحت نامه»، «بشارت المریدین» و نیز «رسالة قبریه» درج شده است. [۴۲]
منزوی، خطی مشترک، ج۳، ص۱۸۳۴.
۸ - آثار دیگرافزون بر آنچه ذکر شد، باید از دو رسالة اصطلاحات او نیز سخن گفت. اشرف میگوید که در صالحیه دمشق به خدمت کبیرالدین پسر فخرالدین عراقی رسیده، و شروحی را که او در تفسیر مثنوی از اصطلاحات صوفیه بیان کرده بوده، جمع آوری کرده است. این مجموعه با عنوان «اصطلاح نامه مختصر تصوف»، در لطائف اشرفی مندرج است. [۴۳]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۲، ص۳۱-۳۷، دهلی، ۱۲۹۷ق.
علاوه بر این، مجموعه اصطلاحات دیگری نیز در لطائف [۴۴]
نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، ج۱، ص۲۱۳-۲۵۲، دهلی، ۱۲۹۷ق.
درج شده است که به گفته یمنی، عبدالرزاق کاشانی آنها را از ابنعربی شنیده، و اشرف از او گرفته، و بر یمنی املا کرده است. شرح برخی از اصطلاحات این مجموعه منطبق است با آنچه در اصطلاحات الصوفیة منسوب به ابن عربی ( قاهره، عالمالفکر) دیدهمیشود، اما این شرح کلاً با اصطلاحات الصوفیة عبدالرزاق کاشانی مطابقت بیشتری دارد. ۹ - کتب منسوببجز این آثار دو کتاب دیگر نیز به اشرف جهانگیر مربوط است، یکی لطائف اشرفی که سخنان وی و شرح احوال، مقامات و کرامات اوست، به جمعآوری یکی از مریدانش به نام نظام الدین غریب یمنی در ۷۸۷ق ( دهلی، ۱۲۹۷ق) و دیگر مکتوبات اشرفی است، مشتمل بر نامههای اشرف جهانگیر به امرا و بزرگان عصر او، گرد آورده عبدالرزاق نورالعین حسنی حسینی سمنانی در ۸۶۹ق (لکهنو، ۱۳۹۰ق). [۴۵]
منزوی، خطی مشترک، ج۳، ص۱۹۷۸- ۱۹۷۹.
اما درباره اصالت این دو اثر و به خصوص لطائف، گفت و گوهایی در میان است: نخست رکن الدین همایون فرخ آن دو را کاملاً جعلی خوانده، و حتی وجود اشرف را منکر شده است. [۴۶]
رکنالدین همایون فرخ، حافظ خراباتی، ج۵، ص۳۹۹۸-۴۰۰۷، تهران، ۱۳۵۲ش.
وی هر دو کتاب را ساخته و پرداخته عبدالرزاق حسنی حسینی و متعلق به سده ۱۰ق دانسته است. به زعم این نویسنده، وی شخصیتی را که وجود خارجی نداشته است، جعل کرده، و خود را جانشین او نموده، و چنین آثاری را به او نسبت داده است تا شأن و مقامی برای خویش تحصیل کند. پرویز ناتل خانلری نیز هر دو کتاب را مجعول خوانده است [۴۷]
پرویز ناتل خانلری، ایران نامه، ج۱، ص۵۵۱، ۱۳۶۸ش، س ۷، شم ۳.
و محمود عابدی نیز اصالت لطائف اشرفی را رد کرده، و آن را ساخته مریدان غیر مخلصی دانسته است که در سده ۱۰ق مطالبی را سرهم کرده، و این کتاب را فراهم آوردهاند. [۴۸]
محمود عابدی، مقدمه بر نفحات الانس جامی، ج۱، ص۳۳-۳۴، تهران، ۱۳۷۰ش.
در مقابل، نذیر احمد در اثبات اصالت لطائف و مکتوبات مقالاتی نوشته، و کوشیده است که این تردیدها را برطرف کند [۴۹]
نذیر احمد، «اصالت لطائف اشرفی و مکتوب (مکتوبات) اشرفی تألیف سیداشرف جهانگیر سمنانی»، ص۱-۲۳، (نک: مل، ایندو ایرانیکا).
[۵۰]
نذیر احمد، «گزارش مختصری درباره شخصیت واقعی جهانگیر سمنانی سیداشرف»، ج۱، ص۸۷۳ -۸۸۶، هشتمین کنگره مکتوبات تحقیقات ایرانی کرمان، به کوشش محمد روشن، ۱۳۵۸ش، دفتر سوم، بیست و هفت خطابه.
[۵۱]
نذیر احمد، «نخستین جایزه تاریخی - ادبی برای تعمیم زبان فارسی»، ج۱، ص۲۴۶- ۲۴۸، آینده، تهران، ۱۳۶۹ش، س ۱۶، شم ۱-۴.
موارد مشابهت، بلکه مطابقت برخی مندرجات لطائف و نفحات الانس جامی و اغلاط و مطالب نادرستی که درباره خواجه حافظ در آن کتاب راه یافته، اسباب اصلی تردید در اصالت این کتاب است. شک نیست که بخش بزرگی از این کتاب عیناً از نفحات الانس جامی نقل شده است و چون مطالب فراوانی مربوط به دورههای بعد در آن دیده میشود، شاید بتوان گفت که اصل کتاب تألیف مختصری بوده، و در دورههای بعد شخص یا اشخاصی دیگر مطالبی بدان ضمیمه کردهاند. باتوجه بهمرقد اشرفجهانگیر در کچهوچهه و زندگی افراد معروفی از خاندان او در نواحی مختلف هند در زمان ما، نمیتوان در وجود اشرف و سلسله اشرفیه تردید کرد و اقوال موجود منسوب بدو را کلاً جعلی خواند. ۱۰ - فهرست منابع(۱) عبدالرحمان چشتی، مرآة الاسرار، ترجمه چشتی صابری، لاهور، ۱۴۱۱ق. (۲) محمود عابدی، مقدمه بر نفحات الانس جامی، تهران، ۱۳۷۰ش. (۳) عبدالحق محدث دهلوی، اخبار الاخیار فی اسرار الابرار، دیوبند، ۱۳۳۲ق. (۴) غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، لکهنو، ۱۸۷۳م. (۵) فخرالدین اشرفی دهلوی، «کوایف اشرفی»، همراه لطائف اشرفی (نک: هم، یمنی). (۶) منزوی، خطی مشترک. (۷) پرویز ناتل خانلری، ایران نامه، ۱۳۶۸ش، س ۷، شم ۳. (۸) نذیر احمد، «اصالت لطائف اشرفی و مکتوب (مکتوبات) اشرفی تألیف سیداشرف جهانگیر سمنانی»، (نک: مل، ایندو ایرانیکا). (۹) نذیر احمد، «گزارش مختصری درباره شخصیت واقعی جهانگیر سمنانی سیداشرف»، هشتمین کنگره مکتوبات تحقیقات ایرانی کرمان، به کوشش محمد روشن، ۱۳۵۸ش، دفتر سوم، بیست و هفت خطابه. (۱۰) نذیر احمد، «نخستین جایزه تاریخی - ادبی برای تعمیم زبان فارسی»، آینده، تهران، ۱۳۶۹ش، س ۱۶، شم ۱-۴. (۱۱) وحید اشرف، حیات سیداشرف جهانگیر سمنانی، لکهنو، ۱۹۷۵م. (۱۲) رکنالدین همایون فرخ، حافظ خراباتی، تهران، ۱۳۵۲ش. (۱۳) نظامالدین یمنی، لطائف اشرفی فی بیان طوائف صوفی، دهلی، ۱۲۹۷ق. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اشرف جهانگیر»، ج۸، ص۳۵۴۸. |